ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، صبح سهشنبه یکم خرداد، یک روز پس از مرگ ابراهیم رئیسی، یکی از مطرحترین گزینههای جانشینی رهبر جمهوری اسلامی آغاز به کار کرد.
در نخستین اجلاس مجلس خبرگان رهبری که جمعی از مقامهای لشکری و کشوری جمهوری اسلامی نیز در آن حضور داشتند، محمدعلی موحدی کرمانی، امامجمعه موقت تهران، رئیس مجلس خبرگان شد و ابوالقاسم وافی، نایبرئیس و محمدرضا فلاح تفتی و محمدحسین بیاتی نیز به عنوان منشیهای هیئترئیسه انتخاب شدند.
تصاویری که رسانههای داخل ایران از مراسم افتتاحیه ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری منتشر کردند، نشان میدهد که صندلی ابراهیم رئیسی و محمدرضا آلهاشم در این اجلاس با پارچه سیاه پوشانده شده بود. ابراهیم رئیسی به عنوان نماینده خراسان جنوبی و محمدرضا آلهاشم به عنوان نماینده آذربایجان شرقی به مجلس خبرگان راه یافته بودند.
انتخابات مجلس خبرگان رهبری اسفندماه ۱۴۰۲، همزمان با دوازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار شد که مشارکت مردم در انتخابات به کمترین میزان در تاریخ جمهوری اسلامی رسید.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری از آن جهت اهمیت مضاعف دارد که با توجه به کهولت سن علی خامنهای و پیشروی بیماری او، احتمال میرود تکلیف جانشین بعدی او در همین مجلس روشن شود.
رهبر جمهوری اسلامی صبح سهشنبه همزمان با شروع به کار مجلس خبرگان رهبری در پیامی ادعا کرد که خبرگان رهبری «مظهر مردمسالاری اسلامی» است. خامنهای در حالی این ادعا را مطرح کرد که برنامهاش را برای یکدست کردن ترکیب مجلس خبرگان رهبری در ششمین دوره این مجلس بهطور کامل اجرا کرده است.
بررسی ترکیب اعضای مجلس خبرگان رهبری آشکار میکند که دستکم ۴۰ عضو جدید این اجلاس در دفتر رهبر جمهوری اسلامی یا مجموعههای تحت نظر علی خامنهای سمت دارند. ضمن اینکه تنها ۴۸ نفر از اعضای دوره پنجم به دوره ششم راه یافتند و برخی چهرههای مطرح مانند حسن روحانی با رد صلاحیت در شورای نگهبان از راهیابی به مجلس خبرگان رهبری بازماندند.
رد صلاحیت گسترده نامزدهای خبرگان رهبری در شورای نگهبان عملا رقابت را در انتخابات خبرگان رهبری حذف کرد؛ زیرا بعضی حوزههای انتخابی فقط یک نامزد داشتند.
درباره اینکه مجلس خبرگان رهبری چه کسی را به عنوان رهبر آینده جمهوری اسلامی معرفی میکند، گمانههای زیادی وجود دارد. تا دو روز قبل، نام مجتبی خامنهای و ابراهیم رئیسی به عنوان گزینههای جانشینی علی خامنهای بیشتر شنیده میشد اما اکنون با مرگ رئیس دولت سیزدهم شانس پسر دوم خامنهای برای نشستن در جایگاه رهبری جمهوری اسلامی افزایش یافته است.
البته گمانهها و ادعاهایی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه نام رئیسی قبل از مرگ هم از فهرست جانشینان احتمالی خامنهای یا حتی ریاست مجلس خبرگان رهبری خط خورده بود. این ادعا را دو «منبع مطلع» در گفتوگو با خبرگزاری رویترز مطرح کردند و گفتند که محبوبیت پایین رئیسی و وضعیت اقتصادی ایران در دوران تصدی او باعث شده بود نام او از لیست نامزدهای ریاست حذف شود و حامیان رئیس دولت سیزدهم در تلاش بودند نام او را به فهرست بازگردانند.
زمزمههای معرفی مجتبی خامنهای به عنوان رهبر آینده جمهوری اسلامی از حدود دو دهه قبل آغاز شد اما از سال ۱۳۸۸ در جریان جنبش سبز، موضعگیریهای علی خامنهای و سرکوب شدید معترضان، بیشتر قوت گرفت و تا آنجا پیش رفت که حالا نام او در رسانهها و محافل سیاسی به عنوان اصلیترین گزینه رهبری آینده به تناوب شنیده میشود.
اسناد و شواهدی که دخالت آشکار مجتبی خامنهای در امور سیاسی و اجرایی را آشکار میکند هم از خیز بلند او برای رسیدن به جایگاه رهبری پرده برمیدارد. ضمن اینکه طی سالهای اخیر برخی مقامهای ارشد جمهوری اسلامی هم احتمال جانشینی مجتبی را تلویحا تایید کردند و بعضی دیگر نیز پا را فراتر گذاشتند و با هدف آمادهسازی افکار عمومی، در مقابل زمزمههای موروثی شدن رهبری سکوت کردند.
در مقابل ادعاهایی نیز مطرح میشود مبنی بر اینکه خامنهای با جانشینی پسرش موافق نیست. پیشتر محمد محمدی عراقی، عضو مجلس خبرگان رهبری، چنین ادعایی را مطرح کرد و با یادآوری خاطرهای گفت که در سالهای قبل، یکی از اعضای کمیته سهنفره انتخاب رهبر در مجلس خبرگان نام «یکی از فرزندان رهبری را که از نظر علمی در سطح بالایی است» مطرح کرد، این خبر به گوش خامنهای رسید و او «نهی» کرد و گفت: «این کاری که شما میکنید، شبهه موروثی بودن رهبری را مطرح میکند».
با این حال به گفته عراقی، موضوع جانشینی مجتبی خامنهای دستکم دو مرتبه از طرف اعضای مجلس خبرگان مطرح شده است. این عضو مجلس خبرگان رهبری بهرغم انکار موضوع جانشینی مجتبی، تلویحا او را دارای صلاحیت برای جانشینی خامنهای معرفی کرد و به نقل از او گفت که رهبر آینده «باید بتواند در برابر ابرقدرتها بایستد و جا نزند. از آنها نترسد و شجاعت داشته باشد».
گزینههای جانشینی رهبر جمهوری اسلامی در کمیتهای سه نفره مطرح و بررسی میشوند و آنطور که اعضای مجلس خبرگان گفتهاند، این کمیته درباره افراد منتخب فقط با علی خامنهای مشورت میکنند و کسی از اینکه چه گزینههایی مطرحاند، باخبر نیست. در اجلاس خبرگان هم درباره این موضوع صحبت نمیشود.
اکنون بر کسی پوشیده نیست که علی خامنهای بخش مهم و گستردهای از مسئولیتهایش را به مجتبی واگذار کرده است. وزارت خزانهداری آمریکا و برخی وابستگان حکومت نیز این موضوع را تایید کردهاند.
محمد سرافراز که در دوران ریاست عزتالله ضرغامی بر صداوسیما، با انتخاب رهبر جمهوری اسلامی معاون برونمرزی این سازمان بود و سپس به مقام ریاست صداوسیما منصوب شد، پس از برکناری، افشاگریهایی کرد که بخشی از آنها بهطور مستقیم با مجتبی خامنهای ارتباط داشت. او آذر ۱۴۰۱ در جریان خیزش سراسری، نیز مجتبی خامنهای را تصمیمگیرنده اصلی در جمهوری اسلامی دانست و گفت: «روشی که او برای حکمرانی انتخاب کرده است، به بنبست میرسد.»
اندکی قبل از آن نیز میرحسین موسوی با انتشار بیانیهای، درباره موروثی شدن رهبری هشدار داده و گفته بود: «۱۳ سال است که اخبار این توطئه شنیده میشود. اگر بهراستی در پی آن نیستند، چرا یک بار چنین نیتی را تکذیب نمیکنند؟»
پس از انتشار بیانیه میرحسین موسوی، اعضای مجلس خبرگان رهبری در بیانیهای به این موضوع واکنش نشان دادند و مدعی شدند «جانشینی موروثی» مجتبی خامنهای به عنوان رهبر آینده جمهوری اسلامی «شبههپراکنی» است. آنها در ادامه ادعا کردند که خبرگان رهبری به «شایستهگزینی و انتخاب اصلح» توجه دارند.
بهرغم واکنشهایی دوپهلو از این دست، مقامهای ارشد جمهوری اسلامی نهتنها هرگز جانشینی مجتبی خامنهای را با قطعیت تکذیب نکردند که به روشهای مختلف کوشیدهاند تا به سهم خود افکار عمومی جامعه را برای پذیرش این موضوع آماده کنند. در مقابل، مردم ایران هم مدتها است که در اعتراضهای خیابانیشان مقابل این موضوع ایستادهاند و با سر دادن شعارهایی مانند «مجتبی بمیری، رهبری رو نبینی»، به این موضوع واکنش نشان دادهاند.